تشکل دانشجویی آرمان دانشجو دانشگاه آزاد تبریز

این وبلاگ متعلق به تشکل دانشجویی آرمان دانشگاه آزاد اسلامی تبریز می باشد.اخبار تشکل و مطالب نشریه آرمان در این وبلاگ درج میشود

تشکل دانشجویی آرمان دانشجو دانشگاه آزاد تبریز

این وبلاگ متعلق به تشکل دانشجویی آرمان دانشگاه آزاد اسلامی تبریز می باشد.اخبار تشکل و مطالب نشریه آرمان در این وبلاگ درج میشود

نشست سیاسی تشکل آرمان دانشجو با موضوع پراگماتیسم برگزار شد

نشست سیاسی  تشکل آرمان دانشجو با موضوع پراگماتیسم برگزار شد

 سلسله نشست های ومباحث سیاسی تشکل آرمان دانشجو این هفته با موضوع  پراگماتیسم برگزار شد .این جلسه که با حضور اعضای تشکل آرمان دانشجو وسیر تشکل های دانشجوی توسط دکتر اصف حاجی زاده(دکترای علوم سیاسی )در روز پنج شنبه ۱۲/۹/۸۸در ساعت ۱۳ ظهر با  ارائه برگه مختصری از تاریخچه پراگماتیسم که به شرح زیر میاید برگزار شد.

پراگماتیسم ار یک کلمه یونانی به نام پراگما (عمل )مشتق شده است وبینان گذار واقعی آن {ویلیام جیمز } (۱۹۸۲۴-۱۹۱۰) امریکای است.

پراگماتیسم عبارت است از صرفه نظر کردن از اصول و مقولات ومبانی نخستین وتوجه به عواقب وثمره های وفوائد واشیاء یعنی در واقع بر ضد متا فیزیک است ودر نقطه متقبل آن قرار دارد .

قدما می پرسند خدا چیست؟ موجودات از کجا و چگونه بوجود امده است؟ اما پراگماتیسم طرح این پرسش ها رابی حاصل میداند .پراگماتیسم در جستجوی نتایج وثمره های اعمال است.

اگر عقیده یا فلسفه به درد زندگی خورد ودارای نتایج ثمر بخش وعملی بود آن قیده مطلوب است واگر نه مطرود ومردود .

دانش باید افزاری برای بهبود زندگی بشد نه وسیله ای برای خیال بافی . پس ویلیام جیمز {جان دیوئی }فیلسوف آمریکایی فلسفه پراگماتیسم راپرورش داده است.

"رومیان دریافته بودند که،به هنگام آشوبهای ملی یا خطر ، آزادی ها وامتیازات آنان وهمه ضوابط و موازینی که برای حفظ خود آفریده بودند ،چه بسا مانع از آن می شد که یک دل برای نجات کشور بر خیزند.در چنین مواردی،سنا می توانست حا لت فوق العاده اعلام کند و یکی از دو کنسول راه مقام دیکتاتوری برساند .جز یک بار ،دیکتاتوران همیشه از طبقات بالادست برگزیده میشدند :اما باید گفت آریستوکراسی به ندرت از امکانات این منصب بهره نادرست می گرفت.دیکتاتور بر جان و مال همه افراد کما بیش تسلط کامل می یافت،اما نمی توانست از خزانه عموی،بی رضایت سنا،چیزی خرج کند:مدت خدمت او به شش ماه یا یک سال محدود بود.همه دبکتاتوران،جز دوتن ،به این محدودیتها گردن نهادند واز امثال کینکیناتوس پیروی کردند که از کنار خیش به نجات کشور دعوت شد و،همبن که وظیفه اش رابه انجام رساند ،به کشتزارش باز گشت .هنگامی که سولا وقیصر این سنت راشکستند، جمهوری به نظام سلطنتی ،یعنی به اصول خود ،باز گشت"

(جلد سوم :قیصر ومسیح :تاریخ تمدن -ویلیام دورانت)

پراگماتیسم یک طرز فکر است که در قرن ۱۹توسط چالز پرس و و یلیام جیمز دو فیلسوف مطرح آمریکای پایه گزاری شد پراگماتیسم در جهت گیری لیبرالیسم قرار میگیرد وبه معنای سود برای اکثریت است به این معنا که همه نظری در جامعه وجود داشته باشد وهر نظری مطرح شود اما آن نظری اجرا شود که به سود اکثریت است پراگماتیسم یک مکتب عملگرا است.

با عرض سلام وتبریک پیشاپیش روز دانشجو به همه دانشجویان،موضوع پراگماتیسم از دغدغه های ذهن من است که کلیه مشکلات در این حوزه نبودن فکذ سیاسی در باره پراگماتیسم می باشد باتوجه به اصالت انسان بسیاری از مشکلات ما در اصل،عدم فهم مغهوم اصالت عمل می باشد که برای هر کدام آنها در ذهن یک فلسفه  موجود است ،پراگماتیسم یک روشی نو ،برای حل مسائل باز کرده است بر اساس همین وفلسفه است که میتوتنیم برخی از مسائل روز را از لحاض عقلانی تفکیک کنیم.

 عقل چیست؟در راستای مفهوم فکر است. اگر فکر نباشد آیا می توانیم عقلانی فکر کنیم ،آیا عقل که ما از ان صحبت می کنیم مگر غیر زبان ماست که اگر ما ،زبان را بر داریم جای برای تعقل باقی نمی ماند! اگر این طور است پس زبان، محصول زائده چیست؟ اگر زبان جاری نباشد  تعقل معنا  نداد به نظر می رسد  اگر زبان نباشد معنی نخوهد داست .زبان ما از عمل به وجود آمده است اگر اینطور است پس خطا کجاست؟ خطای ما ان است که زبان ما را  بازی می دهد.مگر انجای که زبان برای ما صادق است گاها" این بازی به ما غلبه کرده ودر برخی موراد تمام زندگی بشر راتحت تاثیر قرارداده.

در گذشته که برای غذا خوردن از قاشق استفاده کرده ایم و باز هم از قاشق برای غذا خوردن استفاده می کنیم. آیا روش دیگری برای غذا خوردن نیست که ما از نیاکان خود تبعیت می کنیم.

در صد ساله گذشته (در قرن اخیر ) تاریخ ایران، تمام ایدولوژی ها که متولد شده اند قرار بود که ایدولوژی وسیله ای برای زندگی انسانها باشد  این در حالی است که به جای اینکه ایدولوژی در خدمت انسان باشد انسان ابزاری شده درخدمت یدولوژی.

 همه متفکران اندیشمندان سعی میکند تمتم مسائل را در ذهن حل کنند به همین اساس اندیشمندی کتاب  فلسفه فقر را نوشته فارغ از اینکه انجا دارد فقیر می میرد این در ذهن خود،فلسفه فقر می نویسد . مارکیسم در پاسخ به این کتاب(فلسفه فقر ) گفت فقر فلسفه  نامید .

پراگماتیسم ما را از حرفهای مبهم وتو خالی دور می کند  پراگماتیسم می گوید شمایی که همه چیز را جبر می دانید . به این فکر، فکر کرده اید !

برای ما معیار حرکت است پراگمتیسم می گوید اگر نتیجه این حرفا تماما" به پشرفت انسان کمک کند مفید است و گر نه مفید فایده ندارد.

آقای ابن رشد می گوید :مگر می شود برای حیات یک مسیر تعریف شده باشد بعدا" از طریق  صاحب نظام خلقت از طریق جبر مانع  آن باشد ، اگر انسان را آفریده شده . پس حق حیات هم داده . این مسیر حیات را خود انسان است؟

مثال عده ای فلسیوف چند روز در ذهن خودشان  نحوه شمردن دندانهای اسب را بایکدیگر از لحاظ فلسفی بحث می کردند . بعد از چند روز  مردی تعداد دندانهای اسب را شمرد و گفت برای شمردن داندانهای اسب این قدر فلسفه نیاز نیست . بلکه در این بحث باید عمل کرد  شمارش دندان اسب چه ضرورتی دارد . وهیچ تاثیری در زندگی انسانها ندارد .

عده ای ایراداتی هم از پراگماتیسم گرفته اند می گویند اگر شما می گوید عمل باید کرد، دیکتاتور ها  هم اهل عمل هستند . پراگماتیسم در جواب میگوید معیار عمل باید انسانیت و انسان باشد نه فرد و فرد گرای !نتیجه عمل انسان است نشان می دهد این فرایند حق است  یا نه!

در آخر جلسه پرسش و پاسخ نیز درمیان دانشجویان مطرح شد

 

کانون سیاسی تشکل آرمان دانشجوی دانشگاه آزاد تبریز

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد